دعای سِمات دعایی منقول از امام باقر علیه السلام که خواندن آن در آخرین ساعات روز جمعه مستحب است. بنابر روایتی از امام محمد باقر علیه السلام اسم اعظم الهی در این دعا ذکر شده است. عالمان شیعه، شرحهای بسیاری بر این دعا نوشتهاند.
سبب نامگذاری
سمات جمع «سِمَه» به معنی علامت و نشانه است. گفتهاند که چون نشانههای استجابت در این دعا بسیار است، به این نام نامیده شده است.[۱]
سبب نامگذاری
سمات جمع «سِمَه» به معنی علامت و نشانه است. گفتهاند که چون نشانههای استجابت در این دعا بسیار است، به این نام نامیده شده است.[۱]
سند
دعای سمات را شیخ طوسی در مصباح المتهجد،[۲] ابن طاووس در جمال الاسبوع،[۳] کفعمی در البلد الامین[۴] و مصباح،[۵] مجلسی در بحارالانوار[۶] و زاد المعاد[۷] با سندهای معتبر از محمد بن عثمان عمری (از نواب خاص امام زمان عجله الله فرجه الشریف ) با واسطه از امام صادق علیه السلام و ایشان از پدرشان امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است.[۸] سید بن طاووس در جمال الاسبوع این دعا را از سه طریق نقل میکند.[۹] شیخ عباس قمی این دعا را در مفاتیح الجنان[۱۰] به نقل از مصباح شیخ طوسی آورده است.
ابوالقاسم خویی قوت سند را تأیید نمیکند.[۱۱] بنا به گفته مجلسی این دعا در بین اصحاب در غایت شهرت بوده و به طور منظم آن را میخواندند.[۱۲]
دعای سمات را شیخ طوسی در مصباح المتهجد،[۲] ابن طاووس در جمال الاسبوع،[۳] کفعمی در البلد الامین[۴] و مصباح،[۵] مجلسی در بحارالانوار[۶] و زاد المعاد[۷] با سندهای معتبر از محمد بن عثمان عمری (از نواب خاص امام زمان عجله الله فرجه الشریف ) با واسطه از امام صادق علیه السلام و ایشان از پدرشان امام محمد باقر علیه السلام نقل شده است.[۸] سید بن طاووس در جمال الاسبوع این دعا را از سه طریق نقل میکند.[۹] شیخ عباس قمی این دعا را در مفاتیح الجنان[۱۰] به نقل از مصباح شیخ طوسی آورده است.
ابوالقاسم خویی قوت سند را تأیید نمیکند.[۱۱] بنا به گفته مجلسی این دعا در بین اصحاب در غایت شهرت بوده و به طور منظم آن را میخواندند.[۱۲]
زمان قرائت
امام خمینی: «دعای عظیم الشان (سمات) كه منكران را جرأت انكار سند و متن آن نیست و مقبول عامه و خاصه و عارف و عامی است و در آن دعای شریف مضمونهای عالی مقام و معارف بسیار است كه شمیم آن قلب عارف را بیخود كند و نسیم آن نفخه الهیه در جان سالك دمد.» امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۹.
خواندن این دعا در آخرین ساعات روز جمعه[۱۳] و شبهای شنبه مستحب است و نیز هرکه در وقت رفتن به جایی یا طلب حاجتی و یا روی آوردن به دشمنی که از او بیمناک است یا زمامداری که از او هراسان است این دعا را بخواند حاجت او برآورده میشود و از شر دشمن محفوظ میماند و هر کس نتواند این دعا را بخواند این دعا را بنویسد و بر بازوی خود ببندد یا در بغل بگذارد، همان تأثیر را دارد.[۱۴] شیعیان دعای سمات را در ساعات پایانی روز جمعه به صورت جمع در مکانهای مذهبی، یا به صورت فردی میخوانند.
امام خمینی: «دعای عظیم الشان (سمات) كه منكران را جرأت انكار سند و متن آن نیست و مقبول عامه و خاصه و عارف و عامی است و در آن دعای شریف مضمونهای عالی مقام و معارف بسیار است كه شمیم آن قلب عارف را بیخود كند و نسیم آن نفخه الهیه در جان سالك دمد.» امام خمینی، تفسیر سوره حمد، ص۱۹.
خواندن این دعا در آخرین ساعات روز جمعه[۱۳] و شبهای شنبه مستحب است و نیز هرکه در وقت رفتن به جایی یا طلب حاجتی و یا روی آوردن به دشمنی که از او بیمناک است یا زمامداری که از او هراسان است این دعا را بخواند حاجت او برآورده میشود و از شر دشمن محفوظ میماند و هر کس نتواند این دعا را بخواند این دعا را بنویسد و بر بازوی خود ببندد یا در بغل بگذارد، همان تأثیر را دارد.[۱۴] شیعیان دعای سمات را در ساعات پایانی روز جمعه به صورت جمع در مکانهای مذهبی، یا به صورت فردی میخوانند.
محتوا
در دعای سمات، خدا را به اسم اعظم، پیامبران و مکانهای مقدسی که خداوند در آن مکانها با رسولانش تکلم نمود و بر آنان وحی فرستاد، قسم داده یا خوانده میشود. ابتدای دعا با مناجات خداوند آغاز شده و در ضمن آن به نعمتهای خداوند اشاره شده است. همراهی حضرت موسی با بنیاسرائیل عبور آنها از دریا و هلاک فرعون و لشگریان فرعون را یاد کرده است. در بندهای دیگر سخن گفتن خداوند با موسی بن عمران، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اینکه خداوند آنها را یاری رسانده را ذکر کرده است. رحمت خداوند را به حضرت آدم و ذریه او یادآوری میکند و سپس برکت خداوند بر امتهای گذشته را خاطر نشان میکند و بر شمول برکت خداوند بر امت، ذریه و امت پیامبر(ص) تأکید میکند و از خداوند میخواهد که بر پیامبر(ص) و خاندان او صلوات فرستاده و برکت و رحمت خویش را بر آنها شامل کند، کما اینکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود، برکت و رحمت خود را شامل کرده است.
جایگاه
در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که فرمودند: اگر سوگند یاد کنم که در این دعا اسم اعظم الهی است درست گفتهام.[۱۵]
در دعای سمات، خدا را به اسم اعظم، پیامبران و مکانهای مقدسی که خداوند در آن مکانها با رسولانش تکلم نمود و بر آنان وحی فرستاد، قسم داده یا خوانده میشود. ابتدای دعا با مناجات خداوند آغاز شده و در ضمن آن به نعمتهای خداوند اشاره شده است. همراهی حضرت موسی با بنیاسرائیل عبور آنها از دریا و هلاک فرعون و لشگریان فرعون را یاد کرده است. در بندهای دیگر سخن گفتن خداوند با موسی بن عمران، ابراهیم، اسحاق، یعقوب و اینکه خداوند آنها را یاری رسانده را ذکر کرده است. رحمت خداوند را به حضرت آدم و ذریه او یادآوری میکند و سپس برکت خداوند بر امتهای گذشته را خاطر نشان میکند و بر شمول برکت خداوند بر امت، ذریه و امت پیامبر(ص) تأکید میکند و از خداوند میخواهد که بر پیامبر(ص) و خاندان او صلوات فرستاده و برکت و رحمت خویش را بر آنها شامل کند، کما اینکه بر ابراهیم و آل ابراهیم درود، برکت و رحمت خود را شامل کرده است.
جایگاه
در حدیثی از امام باقر(ع) آمده است که فرمودند: اگر سوگند یاد کنم که در این دعا اسم اعظم الهی است درست گفتهام.[۱۵]
این دعا معروف به دعای شبوّر [ دعای عطا و بخشش ] است که خواندن آن در ساعت آخر روز جمعه مستحب است و پوشیده نماند که این دعا از دعاهای مشهور است و بیشتر علمای گذشته بر خواندن این دعا مواظبت مینمودند.
در «مصباح» شیخ طوسی و «جمال الاسبوع» سید ابن طاووس و کتُب کفعمی به سندهای معتبر از جناب محمّد بن عثمان عمروی(رضوان الله علیه) که از نوّاب حضرت صاحب الامر(علیهالسلام) بود، از حضرت باقر(علیهالسلام) و امام صادق(علیهالسلام) روایت شده علاّمه مجلسی این دعا را همراه با شرح در کتاب «بحار» ذکر نموده است.
این دعا چنانکه در کتاب «مصباح» شیخ آمده چنین است:
دانلود
اللّٰهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ ، الَّذِى إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلىٰ مَغالِقِ أَبْوابِ السَّماءِ لِلْفَتْحِ بِالرَّحْمَةِ انْفَتَحَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلىٰ مَضائِقِ أَبْوابِ الْأَرْضِ لِلْفَرَجِ انْفَرَجَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْعُسْرِ لِلْيُسْرِ تَيَسَّرَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلَى الْأَمْواتِ لِلنُّشُورِ انْتَشَرَتْ ، وَ إِذا دُعِيتَ بِهِ عَلىٰ كَشْفِ الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ انْكَشَفَتْ؛
خدایا! از تو خواستارم به نام بزرگت آن نام بزرگتر عزیزتر باشکوهتر گرامیتر که چون بر درهای بسته آسمان با آن نام خوانده شوی که به رحمت گشوده شوند باز میشوند و چون با آن بر درهای ناگشوده زمین خوانده شوی برای فرج گشوده شود و چون با آن برای آسان شدن سختی خوانده شوی، آسان گردند و چون با آن بر مردگان برای زنده شدن خوانده شوی، زنده شوند و چون با آن برای رفع سختی و زیان خوانده شوی برطرف گردد؛
وَبِجَلالِ وَجْهِكَ الْكَرِيمِ أَكْرَمِ الْوُجُوهِ وَأَعَزِّ الْوُجُوهِ الَّذِى عَنَتْ لَهُ الْوُجُوهُ ، وَخَضَعَتْ لَهُ الرِّقابُ ، وَخَشَعَتْ لَهُ الْأَصْواتُ ، وَوَجِلَتْ لَهُ الْقُلُوبُ مِنْ مَخافَتِكَ ، وَبِقُوَّتِكَ الَّتِى بِها تُمْسِكُ السَّماءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّا بِإِذْنِكَ وَتُمْسِكُ السَّماواتِ وَالْأَرْضَ أَنْ تَزُولا ،
و میخوانمت به شکوه جلوهی گرامیات، گرامیترین جلوهها و عزیزترین آنانکه چهرهها در برابرش خوار گشته و گردنها خاضع شده و صداها آهسته گشته و دلها در برابر آن هراسناک شدهاند از ترس تو، تو را میخوانم به نیرویت که با آن آسمانها را نگاه داشتی از اینکه بر زمین افتد مگر به اجازه تو، با آن آسمانها و زمین را از اینکه ویران شوند نگاه داشتی
وَبِمَشِييَّتِكَ الَّتِى دَانَ لَهَا الْعالَمُونَ؛ وَبِكَلِمَتِكَ الَّتِى خَلَقْتَ بِهَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ ، وَبِحِكْمَتِكَ الَّتِى صَنَعْتَ بِهَا الْعَجائِبَ ، وَخَلَقْتَ بِهَا الظُّلْمَةَ وَجَعَلْتَها لَيْلاً ، وَجَعَلْتَ اللَّيْلَ سَكَناً ، وَخَلَقْتَ بِهَا النُّورَ وَجَعَلْتَهُ نَهاراً ، وَجَعَلْتَ النَّهارَ نُشُوراً مُبْصِراً ، وَخَلَقْتَ بِهَا الشَّمْسَ وَجَعلْتَ الشَّمْسَ ضِياءً ، وَخَلَقْتَ بِهَا الْقَمَرَ وَجَعَلْتَ الْقَمَرَ نُوراً؛
و میخوانمت به ارادهات که جهانیان در برابرش مطیعاند؛ و به کلمهات که با آن آسمانها و زمین را آفریدی و به حکمتت که با آن شگفتیها را ساختی و تاریکی را با آن پدیدآوردی و آن را شب قرار دادی و شب را برای آرامش مقرّر داشتی و هم با آن حکمت، نور را آفریدی و آن را روز قرار دادی و روز را مایه جنبش و بینایی سنجش ساختی و نیز با آن خورشید را آفریدی و خورشید را مایه تابش نمودی و با آن ماه را پدید آوردی و ماه را نورانی ساختی؛
وَخَلَقْتَ بِهَا الْكَواكِبَ وَجَعلْتَها نُجُوماً وَبُرُوجاً وَمَصابِيحَ وَزِينةً وَرُجُوماً ، وَجَعَلْتَ لَها مَشارِقَ وَمَغارِبَ ، وَجَعَلْتَ لَها مَطالِعَ وَمَجارِىَ ، وَجَعَلْتَ لَها فَلَكاً وَمَسابِحَ ، وَقَدَّرْتَها فِى السَّماءِ مَنازِلَ فَأَحْسَنْتَ تَقْدِيرَها ، وَصَوَّرْتَها فَأَحْسَنْتَ تَصْوِيرَها ، وَأَحْصَيْتَها بِأَسْمائِكَ إِحْصاءً ، وَدَبَّرْتَها بِحِكْمَتِكَ تَدْبِيراً ، وَأَحْسَنْتَ تَدْبِيرَها ، وَسَخَّرْتَها بِسُلْطانِ اللَّيْلِ وَسُلْطانِ النَّهارِ وَالسَّاعاتِ وَعَدَدِ السِّنِينَ وَالْحِسابِ ، وَجَعَلْتَ رُؤْيَتَها لَجَمِيعِ النّاسِ مَرْئً واحِداً؛
و با آن ستارگان را خلق کردی و آنها را اخترانی تابناک و برجها و چراغها و زینت و عامل راندن شیاطین قرار دادی، برای ستارگان مشرقها و مغربها و نیز طلوعگاهها و گردشگاهها مقرّر ساختی و برای آنها مدارهایی که در آنها شناورند قرار دادی و برای آنها در آسمان منزلگاههایی مقدر فرمودی، پس چه نیکو تقدیر نمودی و صورتگری کردی و چه نیکو صورتشان دادی و بانامهایت آنها را بر شمردی، شمردنی درخور و به حکمتت تدبیر نمودی، تدبیری شایسته و چه نیکو تدبیر کردی و با تسلّط بخشیدن شب و روز و ساعات بر آنها شمارش سالها و ثبت حساب را شناساندی و دیدن آنها را برای همه مردم یکسان نمودی؛
وَأَسْأَلُكَ اللّٰهُمَّ بِمَجْدِكَ الَّذِى كَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى الْمُقَدَّسِينَ ، فَوْقَ إِحْساسِ الْكَرُوبِينَ ، فَوْقَ غَمائِمِ النُّورِ ، فَوْقَ تابُوتِ الشَّهادَةِ ، فِى عَمُودِ النَّارِ ، وَفِى طُورِ سَيْناءَ ، وَفِى جَبَلِ حُورِيثَ ، فِى الْوادِى الْمُقَدَّسِ فِى الْبُقْعَةِ الْمُبارَكَةِ مِنْ جانِبِ الطُّورِ الْأَيْمَنِ مِنَ الشَّجَرَةِ ، وَفِى أَرْضِ مِصْرَ بِتِسْعِ آياتٍ بَيِّناتٍ ، وَيَوْمَ فَرَقْتَ لِبَنِى إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ ، وَفِى الْمُنْبَجِساتِ الَّتِى صَنَعْتَ بِهَا الْعَجائِبَ فِى بَحْرِ سُوفٍ؛
و خدایا! از تو میخواهم به عظمتت که با آن بنده و فرستادهات موسی بن عمران (درود بر او) در میان قدسیان، برتر از احساس کرّوبیان، فراتر از سحابهای نور، بر فراز تابوت شهادت، در عمودی از آتش و در طور سینا و در کوه حوریث، در وادی مقدّس، در بقعه با برکت از جانب راست کوه طور، از دل درخت و در زمین مصر، با نه معجزه آشکار و روزی که دریا را برای بنیاسرائیل شکافتی و در چشمههای جوشنده که با آن شگفتیهایی در دریای سوف برساختی؛
وَعَقَدْتَ ماءَ الْبَحْرِ فِى قَلْبِ الْغَمْرِ كَالْحِجارَةِ ، وَجاوَزْتَ بِبَنِى إِسْرائِيلَ الْبَحْرَ ، وَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ الْحُسْنىٰ عَلَيْهِمْ بِما صَبَرُوا ، وَأَوْرَثْتَهُمْ مَشارِقَ الْأَرْضِ وَمَغارِبَهَا الَّتِى بارَكْتَ فِيها لِلْعالَمِينَ ، وَأَغْرَقْتَ فِرْعَوْنَ وَجُنُودَهُ وَمَراكِبَهُ فِى الْيَمِّ ، وَبِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الْأَعْظَمِ الْأَعَزِّ الْأَجَلِّ الْأَكْرَمِ ، وَبِمَجْدِكَ الَّذِى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِمُوسىٰ كَلِيمِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى طُورِ سَيْناءَ ، وَ لِإِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ خَلِيلِكَ مِنْ قَبْلُ فِى مَسْجِدِ الْخَيْفِ ، وَلِإِسْحاقَ صَفِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى بِئْرِ شِيعٍ ، وَ لِيَعْقُوبَ نَبِيِّكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى بَيْتِ إِيلٍ؛
و آب دریا را در دل گرداب همانند سنگ سخت بستی و بنیاسرائیل را از دریا به خشکی رساندی، وعدهی نیکویت بر آنان کامل گشت به خاطر آنکه شکیبایی ورزیدند و آنان را وارث مشارق و مغارب زمینی که در آن جهانیان را برکت دادی نمودی و فرعون و سپاهیان و مرکبهایش را در دریا غرق کردی و به نام بزرگت، آن نام بزرگتر، باشکوهتر، گرامیتر و به بزرگیات که با آن بر موسی کلیمت (درود بر او) در طور سینا جلوه کردی و نیز برای ابراهیم (درود بر او) خلیلت پیش از آن در مسجد خیف و برای اسحاق برگزیدهات (درود بر او) در چاه شیع و برای یعقوب (درود بر او) پیامبرت در بیت ایل؛
وَأَوْفَيْتَ لِإِبْراهِيمَ عَلَيْهِ السَّلامُ بِمِيثاقِكَ ، وَلِإِسْحاقَ بِحَلْفِكَ ، وَ لِيَعْقُوبَ بِشَهادَتِكَ ، وَ لِلْمُؤْمِنِينَ بِوَعْدِكَ ، وَ لِلدَّاعِينَ بِأَسْمائِكَ فَأَجَبْتَ ، وَبِمَجْدِكَ الَّذِى ظَهَرَ لِمُوسَى بْنِ عِمْرانَ عَلَيْهِ السَّلامُ عَلىٰ قُبَّةِ الرُّمّانِ ، وَبِآياتِكَ الَّتِى وَقَعَتْ عَلىٰ أَرْضِ مِصْرَ بِمَجْدِ الْعِزَّةِ وَالْغَلَبَةِ ، بِآياتٍ عَزِيزَةٍ ، وَبِسُلْطانِ الْقُوَّةِ ، وَبِعِزَّةِ الْقُدْرَةِ ، وَبِشَأْنِ الْكَلِمَةِ التَّامَّةِ؛
وفا کردی به پیمانت برای ابراهیم (درود بر او) و به سوگندت برای اسحاق و به شهادتت برای یعقوب و به وعدهات برای اهل ایمان و برای دعاخوانان به نامهایت که اجابتشان کردی و به بزرگیات که برای موسی بن عمران (درود بر او) در قبّه رمّان نمایان شد و به نشانههایت که در زمین مصر، به بزرگواری عزّت و غلبهات واقع شد، با نشانههای تحسینبرانگیز و حاکمیت نیرومند و در سایه قدرت پرشکوهت، به مقام کلمه تامّه؛
وَبِكَلِماتِكَ الَّتِى تَفَضَّلْتَ بِها عَلىٰ أَهْلِ السَّماواتِ وَالْأَرْضِ ، وَأَهْلِ الدُّنْيا وَأَهْلِ الْآخِرَةِ ، وَبِرَحْمَتِكَ الَّتِى مَنَنْتَ بِها عَلىٰ جَمِيعِ خَلْقِكَ ، وَبِاسْتِطاعَتِكَ الَّتِى أَقَمْتَ بِها عَلَى الْعالَمِينَ ، وَبِنُورِكَ الَّذِى قَدْ خَرَّ مِنْ فَزَعِهِ طُورُ سَيْناءَ ، وَبِعِلْمِكَ وَجَلالِكَ وَكِبْرِيائِكَ وَعِزَّتِكَ وَجَبَرُوتِكَ الَّتِى لَمْ تَسْتَقِلَّهَا الْأَرْضُ ، وَانْخَفَضَتْ لَهَا السَّماواتُ ، وَانْزَجَرَ لَهَا الْعُمْقُ الْأَكْبَرُ ،وَرَكَدَتْ لَهَا الْبِحارُ وَالْأَنْهارُ ، وَخَضَعَتْ لَهَا الْجِبالُ ، وَسَكَنَتْ لَهَا الْأَرْضُ بِمَناكِبِها؛
و کلماتی که با آن بر اهل آسمانها و زمین و اهل دنیا و آخرت عطا و بخشش نمودی و به رحمتت که با آن بر همه آفریدگانت بخشش کردی و به تواناییات که با آن جهانیان را برپا داشتی و به نورت که از هراسش طور سینا بر خاک افتاد و به دانش و شکوه و بزرگی و عزّت و جبروتت که زمین تاب آن را نیاورد و آسمانها در برابرش زانو زدند و در برابرش عمق فروردین زمین فروتر گشت و دریاها و نهرها در آستانش از حرکت ایستاد و کوهها فروتن شد و زمین با شانههایش آرام گشت؛
وَاسْتَسْلَمَتْ لَهَا الْخَلائِقُ كُلُّها ، وَخَفَقَتْ لَهَا الرِّياحُ فِى جَرَيانِها ، وَخَمَدَتْ لَهَا النِّيرانُ فِى أَوْطانِها ، وَبِسُلْطانِكَ الَّذِى عُرِفَتْ لَكَ بِهِ الْغَلَبَةُ دَهْرَ الدُّهُورِ ، وَحُمِدْتَ بِهِ فِى السَّماواتِ وَالْأَرَضِينَ ، وَبِكَلِمَتِكَ كَلِمَةِ الصِّدْقِ الَّتِى سَبَقَتْ لِأَبِينا آدَمَ عَلَيْهِ السَّلامُ وَذُرِّيَّتِهِ بِالرَّحْمَةِ ، وَأَسْأَلُكَ بِكَلِمَتِكَ الَّتِى غَلَبَتْ كُلَّ شَىْءٍ ، وَبِنُورِ وَجْهِكَ الَّذِى تَجَلَّيْتَ بِهِ لِلْجَبَلِ فَجَعَلْتَهُ دَكّاً وَخَرَّ مُوسىٰ صَعِقاً؛
و تسلیم شدند همه آفریدگان در برابر آن و بادها در وزیدن خود در برابرش پریشان گشتند و آتشها به درگاهش در جایگاه خویش خاموش شدند و به فرمانرواییات که با آن همواره به پیروزی شناخته شدی و با آن در آسمانها و زمین ستوده گشتی و به کلمهات، کلمهصدقی که به رحمت و بخشش برای پدرمان آدم (درود بر او) و نسلش پیشی گرفت و از تو خواستارم به کلمهات که بر هر چیز چیره گشت و به نور جلوهات که با آن بر کوه تجلّی نمودی و آن را فرو پاشیدی و موسی مدهوش درافتاد؛
وَبِمَجْدِكَ الَّذِى ظَهَرَ عَلىٰ طُورِ سَيْناءَ فَكَلَّمْتَ بِهِ عَبْدَكَ وَرَسُولَكَ مُوسَى بْنَ عِمْرانَ ، وَبِطَلْعَتِكَ فِى ساعِيرَ ، وَظُهُورِكَ فِى جَبَلِ فارانَ ، بِرَبَواتِ الْمُقَدَّسِينَ وَجُنُودِ الْمَلائِكَةِ الصَّافِّينَ ، وَخُشُوعِ الْمَلائِكَةِ الْمُسَبِّحِينَ ، وَبِبَرَكاتِكَ الَّتِى بارَكْتَ فِيها عَلىٰ إِبْراهِيمَ خَلِيلِكَ عَلَيْهِ السَّلامُ فِى أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ ، وَبارَكْتَ لِإِسْحاقَ صَفِيِّكَ فِى أُمَّةِ عِيسىٰ عَلَيْهِمَا السَّلامُ ، وَبارَكْتَ لِيَعْقُوبَ إِسْرائِيلِكَ فِى أُمَّةِ مُوسىٰ عَلَيْهِمَا السَّلامُ ، وَبارَكْتَ لِحَبِيبِكَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَآلِهِ فِى عِتْرَتِهِ وَذُرِّيَّتِهِ وَأُمَّتِهِ؛
و به بلندای جاهت که بر طور سینا نمایان شد، پس با آن، سخن گفتی با بنده و رسولت موسی بن عمران و به پرتو فروزانت در ساعیر [کوهی در حجاز] و ظهور پر فروغت در فاران [کوهی نزدیک مکه و محل مناجات پیامبر] در جایگاه بلند قدسیان و با سپاهیان صف کشیده از فرشتگان و خشوع فرشتگان تسبیح کننده و به برکاتت که بدانها بر ابراهیم خلیلت (درود بر او) در امّت محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) و بر اسحاق برگزیدهات در امّت عیسی (درود بر آن دو) و بر یعقوب اسرائیلت در امت موسی (درود بر آن دو) و بر محبوب خویش محمّد (درود خدا بر او و خاندانش) در عترت و فرزندانش و امّتش برکت نهادی؛
اللّٰهُمَّ وَكَما غِبْنا عَنْ ذٰلِكَ وَلَمْ نَشْهَدْهُ ، وَآمَنَّا بِهِ وَلَمْ نَرَهُ ، صِدْقاً وَعَدْلاً ، أَنْ تُصَلِّىَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَأَنْ تُبارِكَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ ، وَتَرَحَّمَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ كَأَفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَبارَكْتَ وَتَرَحَّمْتَ عَلىٰ إِبْراهِيمَ وَآلِ إِبْراهِيمَ ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ فَعَّالٌ لِما تُرِيدُ وَأَنْتَ عَلىٰ كُلِّ شَىْءٍ قَدِيرٌ.
خدایا! و چنانکه از آن رخدادها به دور بودیم و آن وقایع را شاهد نبودیم و به آنها درحالیکه ندیدیم ایمان آوردیم، ایمان از روی راستی و درستی، از تو خواستارم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و بر محمّد و خاندان محمّد برکت دهی و بر محمّد و خاندان محمّد بسیار مهر ورزی همچون بهترین درود و برکت و رحمتی که بر ابراهیم و خاندان ابراهیم فرستادی، تو ستودهی والایی، هرچه را بخواهی انجام میدهی و تو بر هر چیز توانایی.
پس حاجت خود را ذکر میکنى و میگویى:
اللّٰهُمَّ بِحَقِّ هٰذَا الدُّعاءِ ، وَبِحَقِّ هَذِهِ الْأَسْماءِ الَّتِى لَايَعْلَمُ تَفْسِيرَها وَلَا يَعْلَمُ باطِنَها غَيْرُكَ ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَافْعَلْ بِى ما أَنْتَ أَهْلُهُ وَلَا تَفْعَلْ بِى ما أَنَا أَهْلُهُ ، وَاغْفِرْ لِى مِنْ ذُنُوبِى ما تَقَدَّمَ مِنْها وَما تَأَخَّرَ ، وَوَسِّعْ عَلَىَّ مِنْ حَلالِ رِزْقِكَ ، وَاكْفِنِى مَؤُونَةَ إِنْسانِ سَوْءٍ ، وَجارِ سَوْءٍ ، وَقَرِينِ سَوْءٍ ، وَسُلْطانِ سَوْءٍ ، إِنَّكَ عَلىٰ ما تَشاءُ قَدِيرٌ ، وَبِكُلِّ شَىْءٍ عَلِيمٌ ، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ.
خدایا! به حق این دعا و به حق این نامهایی که تفسیر و باطن آنها را جز تو کسی نمیداند، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و با من چنان کن که شایسته توست، نه آنچه را من سزاوارم و از گناهانم آنچه را گذشته و آنچه را خواهد آید بیامرز و بر من وسعت بخش از روزی حلالت و مرا از رنج انسان بد و همسایه بد و همنشین بد و پادشاه بد کفایت کن، همانا تو بر هرچه بخواهی توانایی و به همهچیز دانایی، دعایم را اجابت کن ای پروردگار جهانیان.
- دایرة المعارف شیعه، ج۷، ص۵۲۷
- طوسی، مصباح المتهجد، ج۱، ص۴۲۰ ـ ۴۱۷
- ابن طاووس، جمال الاسبوع، ص۵۳۸ ـ ۵۳۳
- کفعمی، بلدالامین، ص۹۱ ـ ۹۰
- کفعمی، مصباح، ص۴۲۶ ـ ۴۲۴
- مجلسی، بحارالانوار، ج۸۷، ص۱۰۰ـ ۹۶
- مجلسی، زادالمعاد، ص۳۹۸ ـ ۳۹۵
- مجلسی، بحار الانوار، ج۹۰، ص۹۶
- ابن طاووس، جمال الأسبوع، ص۳۲۱
- قمی، مفاتیح الجنان، ص۱۳۵ـ ۱۲۸
- خویی، منیة السائل، ص۲۲۴
- مجلسی، بحارالأنوار، ج۸۷، ص۱۰۱
- طوسی، مصباح المتهجّد، ص۴۱۶
- دایرة المعارف شیعه، ج۷، ص۵۲۷
- رجوع کنید به: مجلسی، بحارالانوار، ج۸۷، ص۱۰۰ـ ۹۶